بررسیها نشان میدهد که ادغام شرکتها در کشورهای پیشرفته به عنوان یک اصل برای توسعه با کیفیت شرکتها پذیرفته شده است و مزایای متعددی در پی دارد.
در حالی که بسیاری از فعالان و حتی کارشناسان، به بحث ادغام و انحلال شرکتها به عنوان یک مقوله منفی یا عقبگرد مینگرند، اما بررسی ها از شرکتهای موفق در دنیا حاکی از آن است که بسیاری از این شرکتها، برای طی کردن فرآیند رشد خود، رویه ادغام و انحلال را طی کردند. به عنوان مثال، از سال ۲۰۱۴، بعد از ادغام موفقیتآمیز فیات و کرایسلر، این شرکت به دنبال این است که با یکی دیگر از غولهای صنعت خودرو ادغام شود تا سهم بیشتری از بازار و به دنبال آن سرمایه بیشتری را در اختیار بگیرد.
در اقتصادهای پیشرفته قوانین مشخص و شفافی در این خصوص وجود دارد و این فرآیند به عنوان یک اصل برای افزایش کارایی شرکتها پذیرفته شده است. اگرچه که در قوانین داخلی به این موضوع توجه بسیاری نشده است. در حقوق شرکت های تجاری ادغام عمل حقوقی است که بر اساس آن دو یا چند شرکت ضمن محو شخصیت حقوقی واحد و جدیدی تشکیل دهند، یا یک یا چند شرکت با محو شخصیت حقوقی خود در شرکت دیگر جذب شوند. ادغام شرکتها زمانی صورت میگیرد که دو شرکت بههم میپیوندند و یک شرکت جدید را ایجاد میکنند. ادغام و تملک، یکی از ارکان استراتژی بلندمدت کسبوکار است. همکاریهای جدید، ادغامها و تملک شرکتها بر اساس بیانیهی مأموریت و بیانیه چشمانداز شرکتها صورت میگیرد، بنابراین باید به شکلی صحیح منعکسکننده استراتژی شرکت برای دستیابی به اهداف و پیشرفت در صنعت مربوطه باشد.
مزیتهای فراوانی برای ادغام شرکتها وجود دارد که می توان به برخی از آن به طور اختصار اشاره کرد. بهبود شرایط اقتصادی یکی از دلایل و مشوق شرکتها برای ادغام و تملک است. شرکتهای بزرگتر، به منابع اقتصادی در بازارهای سرمایه دسترسی بهتری دارند و نسبت به کسبوکارهای کوچکتر در این زمینه تواناترند. توسعهای که در نتیجهی ادغام حاصل میشود، به شرکتهای کوچکی که حالا به یک شرکت بزرگ تبدیل شدهاند، امکان میدهد که به منابع وام و سرمایهگذاری که پیش از این خارج از توانایی آنها بوده است، دست پیدا کنند.
ویژگی دوم، بهبود عملکرد شرکت، هم شامل عملکرد شرکت هدف و هم شرکت اصلی میشود و یکی از مهمترین دلایل استراتژیهای ارزشآفرینی از طریق ادغام و تملک است. شرکتی که تحت حمایت و کنترل شرکت دیگر درمیآید، به دلیل مزیت مقیاس، عملکرد بهتری خواهد داشت. علاوه بر این دو شرکتی که با هم ادغام میشوند، تأثیر بیشتری بر بازار خواهند داشت چون احتمال اینکه بتوانند سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرند، بیشتر است. به دنبال سهم بیشتر، سود و درآمد بیشتری برای شرکت حاصل میشود. مدیریت جدید در صورتیکه بتواند اتلاف وقت و هزینهها را کاهش بدهد میتواند تأثیر واضح و مثبتی بر بهبود حاشیهی سود عملیاتی داشته باشد.
همچنین در ویژگی سوم، فرایند ادغام و تملک اغلب بهمنظور افزایش سهم بازار انجام میشود. اگر شرکت رقیب خریداری شود، سهم فروش آن شرکت از آنِ شرکت خریدار میشود، در نتیجه شرکتی که کنترل رقیب را بهدست گرفته است، فروش بیشتری خواهد داشت. این فروش بیشتر به درآمد و سود بیشتر منجر میشود.شرکت خریدار از تجارب و متخصصان خود استفاده میکند تا موجب بهرهوری عملیاتهای شرکت هدف شود. علاوه بر این، شرکت ادغامشده از حضور در بخشهای مختلف صنعت که تا پیش از ادغام با آنها آشنایی نداشت، سود میبرد. شرکت جدید که از ادغام دو شرکت حاصل شده است، میتواند برای بازارهای جدید محصولات نو عرضه کند یا برای محصولات و خدمات گذشته مشتریان جدید پیدا کند.